نسبت میان دو چیز می تواند چند گونه باشد:1. یکی فاعل و دیگری منفعل باشد؛ مانند رابطه علیّ و معلولی مانند رابطه خدا و مخلوق؛ 2. هر دو در یک دیگر تاثیر متقابل داشته باشند؛ از این حالت به تفاعل یاد می شود؛ 3. هردو تحت تاثیر یک علت دیگر باشند و منفعل؛ مانند دو قسیم یک مقسم که فاعل عامل سومی است؛ اما این ارتباط تنگاتنگ نیست و تنها وجه مشابهت آن در پذیرش و انفعال از یک فاعل سوم آن دو را به هم مربوط می کند.
در آموزه های اسلامی و قرآنی، رابطه برخی از امور یک رابطه و نسبت تفاعل و متقابل است و این گونه نیست که یکی فاعل و دیگری منفعل باشد، بلکه هر دو متاثر از دیگری هستند و تاثیر و تاثر متقابل دارند. به عنوان نمونه بر اساس آیات قرآنی و روایی رابطه میان علم و عمل این گونه است. هم چنین بیان شده که رابطه «اقرء فارق و ارق فاقرء؛ بخوان بالا برو و بالا برو و بخوان» یعنی قرآن بخوانید تا ترقی کنید و ترقی کنید و قرآن بخوانید؛ پس خواندن قرآن موجب می شود که انسان رشد و ترقی کند و با هر ترقی که صورت می گیرد خواندنی دیگر رخ می دهد که به طور طبیعی آثارآن نیز متفاوت از خواندن پیشین نیست.
رابطه و نسبت تقوا و ایمان نیز این گونه است؛ یعنی یک رابطه تفاعلی است. اگر تقوا موجب می شود تا ایمان ایجاد شود؛ چنان که تقوای فطری موجب می شود تا انسان ظرفیت پذیرش ایمان به غیب را پیدا کند(بقره، آیات 2 و 3) هم چنین این ایمان خود موجب تقوای دیگری می شود و تقوا نیز موجب ایمان دیگری که برتر از پیشین است. خداوند می فرماید: «لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْالصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْالصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّ آمَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّأَحْسَنُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ بر کسانی که ایمان آورده اند و عمل شایسته کرده اند، گناهی نیست درآنچه که قبلا از محرمات خورده اند ،البته وقتی که پرهیز کرده و ایمان آورده ،وعمل صالح کنند، آنگاه پرهیز کرده و ایمان آورند، پس پرهیزکرده و نیکوئی کنندو خداوند نیکوکاران را دوست می دارد»(مائده، آیه 93)
در این آیه به خوبی ارتباط میان سه مرتبه تقوای شرعی با ایمان به خوبی روشن شده است. مرتبه سوم از ایمان همان مقام محسنین است که مقام رویت است؛ چنان که پیامبر(ص) می فرماید: قال:صدقت. قال:فأخبرنی عن الإحسان؟ قال:أن تعبد الله کأنک تراه،فإن لم تکن تراه فإنه یراک.؛ احسان یعنی خداوند را عبادت کنی گویی خدا را می بینی پس اگر خدا را نمی بینی پس یقین بدان که خدا تو را می بیند. پس مرحله نخست احسان آن است که خود را در محضر خدا بدانی و در مرحله بعدی خدا را ببینی و این حضور را رویت به چشم دل داشته باشی. این همان مراحل سه گانه علم الیقین و عین الیقین و حق الیقین است که برآیند ایمان و تقوای سه گانه است.